سفارش تبلیغ
صبا ویژن


بهمن 1385 -


درباره نویسنده
بهمن 1385 -
h.m
من موجودی هستم که بارها و بارها از خدا علت خلقتم را پرسیده ام و خدا هر بار دلیلی را برایم آورد. حال می دانم که خیلی مهم هستم.برا همین به خودم اجازه می دهم که بنویسم و از دیگران هم می خواهم که بخوانند... هر چه باشم هستم.
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
محرم
درد واره
افتتاحیه
نوروز
دل تنگی ها
امان از نوشابه
حاشیه ومتن سفر کربلا ونجف
از این ور از اون ور
بهمن 1385
مرداد 1386
مهر 86
خرداد 87
اسفند 86
بهمن 86
مرداد 86
خرداد 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
پدر
فروردین 88
شهریور 88
فروردین 89


لینکهای روزانه
برترین مطالب مذهبی تبیان [5]
برترین مطالب مذهبی تبیان [1]
برترین مطالب مذهبی تبیان
چرا ذرت پف می کند؟ [5]
12 مجسمه اریگامی باورنکردنی!! [8]
ویندوز خود را قانونی کنید!!! [3]
ویژه نامه جهاداقتصادی [2]
مجسمه های شنی [7]
وسایل پیامبر [7]
داستان هایی از امام رضا [7]
روزنامه های ایران [2]
[آرشیو(11)]


لینک دوستان

نفسانیت من
سایت حاج آقا جاودان
حاج حمید
نور ونار
از دوشنبه تا جمعه
پرسه در خیال
بچه های قلم
هیات محبین اهل بیت علیهم السلام
یاسین مدیا
راسخون
تبیان
شهید آوینی
هدهد
پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
مجلات همشهری
جمکران
لوح
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
بهمن 1385 -



آمار بازدید
بازدید کل :204498
بازدید امروز : 1
 RSS 

جشن گرفته بودند سور وصاتی به پا بود همه خوشحال بودند مهمان ها کم کم می آمدند. استقبال کنندگان از دور دیدند که عزیز ترین بنده خدا روی زمین هم به سمت این جشن با شکوه می آ ید. خوشحالی مهمان ها از قدوم مهمان عزیز دو چندان شد. می خواستند به احترام قدوم ایشان و به قصد جشن قربانی کنند. مهمان عزیز که نزدیک شده بود گفت دست نگه دارید قربانی نکنید آیا این زبان بسته را آب نوشانده اید جمعیت متعجبانه نگاه می کرد هر کس چیزی می گفت مگر می شود ، مگر دلمان می آ ید، آخر چه طور ممکن است این چه فکری است که می کنید. چند لحظه بد مهمان عزیز اشک چشمانش را گرفت و گفت: ولی پدر من پسر امیر المومنین(علیهما السلام) بود او ،‌بچه ها و یارانش را تشنه سر بریدند...

جشن روضه شده بود.

همه گریه می کردند...

 (این ماجرا داستان است ودر هیچ کتابی نیامده است قسمت آخر‌آن حقیقت است که امام سجاد هنگام ذبح قربانی چنین دگرگون می شدند)



نویسنده : h.m » ساعت 10:44 عصر روز شنبه 85 بهمن 28