نظرات ياداشت مغالطه به سبک المپيک... -

+ محمد

عيسي پيامبر بود:
در مواضع زيادي از اناجيل ياد آوري از آن شده است که عيسي عليه سلام فرستاد? و پيامبر خدا بود، چنانچه در انجيل متي از عيسي عليه سلام چنين نقل شده است: «هرکه شما را بپذيرد مرا پذيرفته، و هرکه مرا بپذيرد کسي را که مرا فرستاده پذيرفته است».
(متي، فصل10، فقره 40).
و هنگامي که ميخواست شاگردان خود را براي دعوت قريه هاي بني اسرائيل بفرستد تا به عيسي عليه سلام ايمان بياورند، به ايشان چنين گفت: «هر که به شما گوش دهد به من گوش داده است، و هرکه شما را رد کند مرا رد کرده است، و هرکه مرا رد کند فرستندهء مرا رد کرده است» (لوقا، فصل10، فقره 16).
در انجيل يوحنا از عيسي عليه سلام چنين نقل شده است: «اين است زندگي ابدي که آنها تو را خداي يگانه حقيقي و عيسي مسيح را که فرستاد? تو است بشناسند».(يوحنا، فصل 17، فقره3).
- او تنها پيامبر بني اسرائيل بود:
در مواضع زيادي در انجيل از عيسي عليه سلام اقوالي نقل شده است که دلالت قطعي دارد به اين که رسالت عيسي عليه سلام مخصوص بني اسرائيل بوده است، مثلا: انجيل متي نقل ميکند که عيسي عليه سلام در جواب زني که در پي طلب شفاء براي دخترش بود، چنين گفت: «من فقط براي گوسفندان گمشد? خاندان اسرائيل فرستاده شده ام». (متي، فصل 15، فقره 24).
و در همين انجيل توصيه عيسي عليه سلام به شاگردانش چنين نقل شده است: «از سرزمين هاي غير يهود عبور نکنيد، و به هيچ يک از شهرهاي سامريان داخل نشويد، بلکه نزد گوسفندان گمشد? خاندان اسرائيل برويد»
(متي، فصل10، فقره 5).
اين دو عبارت به صراحت بيان دارند? اين مطلب اند که رسالت عيسي عليه سلام ويژ? بني اسرائيل بوده است و بس. و چنانچه قرآن کريم نيز برين مطلب مهر تثبيت نهاده فرموده است: ??وَ رَسُولاً إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُکُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ... ?
(آل عمران: 49). يعني: «ما مسيح را به صفت پيامبر تنها بسوي بني اسرائيل فرستاديم».

- عيسي عليه سلام پيرو شريعت موسي عليه سلام بود:
از نصوص قرآن دانسته مي شود که عيسي عليه سلام پيرو شريعت موسي عليه سلام و مکمل آن بود.
در اين مورد در انجيل ها از عيسي عليه سلام چنين نقل شده است:
«فکر نکنيد که من آمده ام تا تورات و نوشته هاي پيامبران را منسوخ و باطل نمايم، نيامده ام تا منسوخ کنم بلکه تا به کمال برسانم». (متي، فصل5، فقره 17).
يکي از مسئوليت هاي بزرگ عيسي عليه سلام دعوت بسوي توحيد و يکتا پرستي بود و عيسي عليه سلام در خلال چند سال رسالت خود، اين مسئله مهم را همواره بيان ميداشت تا توحيد در اذهان مردم جاي نشين گردد و شرک و تعدد آلهه زدوده شود. ما دراين مورد در قرآن نصوص زياد داريم که دعوت عيسي عليه سلام بسوي توحيد را بيان داشته است. و هم چنين در انجيل ها عباراتي از عيسي عليه سلام نقل شده است که بيانگر مبادي و اصول توحيدي مي باشد که همواره مردم را بسوي آن فرا مي خواند. بطور مثال در انجيل «متي» قص? تلاش شيطان براي اغواي مسيح عليه سلام و جواب او به شيطان چنين نقل شده است: «عيسي به او فرمود: دور شو اي شيطان، کتاب مقدس مي‌فرمايد: بايد خداوند، خداي خود را بپرستي و فقط او را خدمت نمائي». (متي، فصل4، فقره 10).
مطلبش اينست که تنها خدا را بايد بپرستي و بس. و در جاي ديگري از عيسي پرسيده شد: «مهم ترين حکم شريعت کدام است؟ عيسي عليه سلام جواب داد: اول اينست اي اسرائيل بشنو، خداوند، خداي ما، خداوند يکتا است، و خداوند، خداي خود را با تمام دل و تمام جان و تمام ذهن و تمام قدرت خود دوست بدار». (مرقس، فصل12، فقره 29).
در انجيل لوقا از ايشان چنين نقل شده است: «عيسي عليه سلام جواب داد: تو بايد خداوند، خداي خود را سجده کني، و فقط او را خدمت نمائي». (لوقا، فصل4، فقره 8).
و همچنين در انجيل يوحنا از عيسي عليه سلام نقل شده است که او گفت: «اين است حيات جاويدان که آنها ترا خداي واحد حقيقي و عيسي مسيح را که فرستاد? تو است بشناسند». (يوحنا، فصل17، فقره 3).
دراين عبارات بر دو چيز مهم و اساسي تأکيد شده است:
اول: توحيد. به اين معنا که الله تعالي يکتا است، هم در ذات و هم در اسماء و هم در صفات، او مرکب نيست. و اثبات توحيد به همين مطلب فوق، اساس دعوت مسيح عليه سلام را تشکيل ميدهد.
دوم: رسالت مسيح عليه سلام . به اين معنا که مسيح عليه سلام جز رسالت وظيف? ديگري نداشت، او فرزند خدا نبود، بلکه بشري بود و براي هدايت بني اسرائيل و وارهاني ايشان از گمراهي و ضلالت مبعوث گرديده بود.
و اثبات اين دو امر درهم شکنند? دو مسئل? اساسي و بنيادين در مسيحيت تحريف شده مي باشد: يکي مسئل? تثليث و ابطال آن، و دوم: الوهيت مسيح عليه سلام .