ستاره سجده که مي کند
برق مي پرد از نگاه صبح
نامه هاي بي جواب شب
پاک مي شود در انتظار نور
خانه ها همان خانه هاي ساکت قديم
همان هاي و هوي يا کريم به روي بام
همان چک چک خوش آهنگ قطره ها
به روي آب حوض
عشق هم همان عشق هاي نازک قديم
عاشقي تکيه داده بر درخت
بوسه ميزند به پر پر گلي لطيف
تنگ ميشود دلم براي شب
شب هم همان شب هاي پر ستاره قديم

....

يار و همراه عزيز ناگفته هاي تنهايي من يا ما ! سلام ...
آرزو مي کنم حالت خوب باشه
زود و زود و تند و تند عيد فطر رو بهت تبريک مي گم
ديگه ... !
آها بازم
برگ هاي زرد و نارنجي پاييزي رو تند تند تقديمت مي کنم
و
مي گم

درد ها را به کولاک بسپار
و آن چنان بنواز
کز طنين سازت واژه ي ماتم رنگ ببازد
با فرياد خاموش
آهنگي بساز
و دلت را بر نت هايش سنجاق کن
و تا ابد گوش فرا ده
وجودت را براي ديگران نثار کن
گونه هاي لطيفت را به آفتاب ببخش
به مغاک زندگي فر رو تا
تکامل يابي و به درک تازه اي از خود برسي

سبز باشي و پروانه ها مال تو !
تو تک ستاره ي عشق و ناگفته هاي تنهايي منتظر حضور سبزت هستم

بهنام

http://www.eshgheasemani.iranblog.com
http://0191.persianblog.ir