سفارش تبلیغ
صبا ویژن


داد و فریاد -


درباره نویسنده
داد و فریاد -
h.m
من موجودی هستم که بارها و بارها از خدا علت خلقتم را پرسیده ام و خدا هر بار دلیلی را برایم آورد. حال می دانم که خیلی مهم هستم.برا همین به خودم اجازه می دهم که بنویسم و از دیگران هم می خواهم که بخوانند... هر چه باشم هستم.
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
محرم
درد واره
افتتاحیه
نوروز
دل تنگی ها
امان از نوشابه
حاشیه ومتن سفر کربلا ونجف
از این ور از اون ور
بهمن 1385
مرداد 1386
مهر 86
خرداد 87
اسفند 86
بهمن 86
مرداد 86
خرداد 86
فروردین 87
اردیبهشت 87
پدر
فروردین 88
شهریور 88
فروردین 89


لینکهای روزانه
برترین مطالب مذهبی تبیان [5]
برترین مطالب مذهبی تبیان [1]
برترین مطالب مذهبی تبیان
چرا ذرت پف می کند؟ [5]
12 مجسمه اریگامی باورنکردنی!! [8]
ویندوز خود را قانونی کنید!!! [3]
ویژه نامه جهاداقتصادی [2]
مجسمه های شنی [7]
وسایل پیامبر [7]
داستان هایی از امام رضا [7]
روزنامه های ایران [2]
[آرشیو(11)]


لینک دوستان

نفسانیت من
سایت حاج آقا جاودان
حاج حمید
نور ونار
از دوشنبه تا جمعه
پرسه در خیال
بچه های قلم
هیات محبین اهل بیت علیهم السلام
یاسین مدیا
راسخون
تبیان
شهید آوینی
هدهد
پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری
مجلات همشهری
جمکران
لوح
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
داد و فریاد -



آمار بازدید
بازدید کل :206715
بازدید امروز : 9
 RSS 

روز شکوفایی انرژی بیسجی

ما روزی به انرژی هسته ای دست پیدا خواهیم کرد اما مهم این است که بفهمیم انرژی هسته ای  ما همین بسیجی هایند.

جمله ی بالا به مضمون و جوری که شهید هم شده متعلق به شهید آوینی است خب خیلی واضح است دیگر الان ما به انرژی هسته ای دست پیدا کرده ایم و برایش جشن هم  میگیریم

ببینید وقتی امام می آید همون اول کار یه سازمان بی در وپیکری البته بی در وپیکری که بقایش به همین بی در وپیکر بودن است  تاسیس می کند به اسم بسیج یعنی دارد برای حفظ هدفش هر چه بوده یک اقدامی میکند که برای نابودی این هدف امام  باید این سرشاخه که بسیج باشد را زد.

باید قبول کرد که همین بسیجی که هیچ کاری نمیکند اعم از بنامه آموزشی و نظامی وغیره امید انقلاب مایند همین ها که در طول هفته همه جا می بینیشان شب جمعه می آیند در جلسه هفتگی پایگاهشان شرکت میکنند یا هر کار دیگری که می کنند من چه می دانم اما مسلما یک نیروی نظامی یا فرهنگی آموزش دیده نیستند.

چرا خودم را اذیت کنم وشما را •آقا در روز انرژی هسته ای باید به خود قبولاند که ایمان به هدف واخلاص ومعنویت وشجاعت کارها میکند و این همان رمز پیروزی ماست که باید بهش اتکا کرد مشکلات همه حل می شود



نویسنده : h.m » ساعت 1:8 صبح روز جمعه 87 فروردین 23


خوب شد عماد مغنیه ایرانی نبود.

اون موقع که عکس کوچکی از عماد مغنیه را در روزنامه دیدم که ترور شده بود. بدون اینکه بشناسمش یک جوریم شد خیلی غیر طبیعی رفتم تو سایت در موردش اطلاعات گرفتم احساس کردم مرد عظیمی بوده که اینجوری روحش مرا گرفته. خیلی متاثر شدم و... که بماند. این ها را گفتم که بگویم من مخالف فرمانده ارشد سید حسن نیستم.

آقا یک سوال؟؟؟؟؟ عماد مغنیه اگر ایرانی بود این همه برایش مراسم می گرفتیم بگذارید راحت تر بگویم  ما برای حاج رضوان که این همه مراسم گرفتیم وهنوز هم می گیریم به خاطر ارج نهادن مقام شهادت وشهید است یا به خاطر لبنانی بودن حاج رضوان؟ چرا این همه ما جلوی لبنان خودمان را ول کرده ایم .

البته چیز عجیبی نیست ما ها همون هایی هستیم که اگر یک آدم غربی یا شرقی ببینیم چنان محقرانه جلویش می ایستیم که انگار او کیست فقط صرف اینکه طرف خارجیه‎ ‎ٌ، اورپاییه و ... و اصلا خودمان را گم می کنیم.

 ببینید بحث مشکلات اقتصادی را پیش نکشید که دهانم باز می شود که الان کلی کشور عربی که مثل چی ادعاشون می شد الان با چه تورمی مواجهند .حتی همین لبنان جون ما ایرانی ها  باور بفرمایید در لبنان مصر کالای اولیه تهیه کردن مشکل است برای مردمش اون وقت ما بر می گردیم بی انصاف بازی در میآوریم که...

نمی خواهم عصبانی بشم بگم که ما اصلا لیاقت استقلال و عزت نداریم حتما باید آدم زورگویی بیاید با تو سری زدن به ما یه لقمه نون بدهد تا ازش به نیکی یاد کنیم نمی خواهم عصبانی شوم.



نویسنده : h.m » ساعت 1:7 صبح روز جمعه 87 فروردین 23


از باغ می برند تا چراغانی ات کنند تا کاج جشنهای زمستانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه ایست تا که فربانیت کنند

یوسف یه این از چاه رفتن دل مبند از لحظه ای بترس مکه ززندانی ات کنند

بین رحیم و رجیم یک نقطه بیش نیست از نقطه ای بترس که زندانی ات کنند

 

از توهین های مکرر به پیامبر کهادامه مطلب...


نویسنده : h.m » ساعت 2:59 عصر روز دوشنبه 87 فروردین 5


 

آخ از این اصلاح طلب ها حرصم می گیرد که با چه رویی  به میدان آمده اند همین چند وقت پیش بود که آقا پته شان را ریخت رو

 خداییش اگر من درمورد وبلاگ مورد علاقه شما بیانیه صادر کنم و... ثم اراده کنم که با شما هم کار کنم شما چه فکر می کنید.

 آخه قربونش برم آمریکا که شاخ ودم ندارد که ازش ترسید خیلی هم به گفتگو علاقه مند هست پس چرا وقتی اینهمه آدم تو مملکت نمی فهمند که باید با این تمدن ارتباط برقرار کرد چرا آروم نشینند تلفنی یواشکی غیر یواشکی زیر ابی روآبی همه جوره احساس وظیفه می کنند که خدای ناکرده دستاوردهای انقلاب ناقص نماند وبلکه انقلاب را صادر کنند(البته نه همش را)

بالاخره باید دغدغه داشت دیگر

 حالا خب معلومه دیگه مجلس هم نیاز است وهم تکلیف برآقایان.

شما ببینید هر چه هم آقای خاتمی(بخوانید ممد تمدن)سفر استانی بروند باز هم تکلیف احیا نشده (فیلم اخراجی ها را که یادتوته باقالی داشت می رفت تکلیفش را احیا کند)

در پایان از همه خادمان به این نظام اون نظام و نظام بعدی وفادارند سپاسگذارم و کاش می شد که برای این که من هم کاری کرده باشم برایشان سنگ پایی از قزوین!!! بیاورم

رو که نیست...



نویسنده : h.m » ساعت 12:0 صبح روز پنج شنبه 87 فروردین 1


< language=java>

محمد ستیزی غربی

از توهین جدید غرب به پیامبر که خبر دارید بدون هر مقدمه ای که بخواهد مطلب را طولانی کند بگویم این اقدامات غرب که بدان دست زده است مترتب برفوایدی می شود از جمله وحدتی که کلید پیروزی مسلمانان است و یکدله شدن. واینکه در دنیا خیلی ها ممکن است مسلمان شوند کما اینکه شدند کجا وکجا. چرا که جوامع بسته ی غربی با اسمی مواجه می شوند که اگر یک کم اهل تحقیق هم باشند دلشان برای همون اسلامی که سنی ها عرضه کردند می رود چه رسد به شیعه.

وفواید دیگر برای جوامع اسلامی وجریان شیعی ما خواهد داشت که همه اش برای دنیای غرب و یهود معاصر مضر و غیر قابل جبران خواهد بود.

 اما دنیای مافیایی غربی وجریانهای فراماسونری که اینقدر خر نیستند که حواسشان به این چیزها نباشد(که البته بیشتر از این چیزها خرند) اما حتما اینجا باید فایده ی بزرگتری باشد که غرب دنبال آن است. با کمی جستجو میبینم که الان جریان حاکم برعالم همان مسیحی صیهون هست که آقای بوش هم و... این عقیده ایند اما آنچه در کتب ومذهب این ها آمده است خبر از جنگی می دهند، بامسلمانان، در آخر الزمان به اسم جنگ آرماگدون که خلاصه جنگ مذهبی است و آنها تنشان از اینجا ترسیده که اینها نیایند مارا هپولی کنند و وقتی دیدند که نمی توانند عملا یعنی به صورت نظامی این جریان را از بین ببرند بلکه دیدند قدرتش هم بیشتر شده (جنگ سی وسه روزه لبنان) تصمیم به انحراف اسلام می گیرند واز بالا وپایین دارند نقشه می کشند اینکه ایشالله محسوسه

اما در نقطه دیگر روی پیامبر دست می گذارند که اصل دین است آرام آرام هم پیش رفتند وقتی دیدند خیلی جاها خبری نشد یا جریان عادی شد بعد یه مدت این جوری دیگه محمد(ص) مقدسی در دنیا وجود نخواهد داشت و بدین صورت وقتی از اسلام فقط اسلام بماند بدون رهبر ومولا آن دیگر اسلام نیست.

 خلاصه فکرش را بکنید که ما باید چه قدر ببخشیدها بی غیرت تشریف داشته باشیم که باز هم به بعضیا....



نویسنده : h.m » ساعت 4:48 صبح روز پنج شنبه 86 اسفند 16


 

بعضی وقت ها که تریپ روشنفکریم گل می کند می گویم بهتر است این قسمت اول وبلاگ

را که نوشته ام اگر بخواهم خودم را معرفی کنم را عوض کنم و به جای آن نوشته توپ ادبی یا اینکه من فلانی از فلانستام و از رنگ صورتی خوشم می آید و این قدرخر خونی کرده ام خیلی آدم با کلاس وفهمیده ای هستم واز این همه بی فرهنگی و بی صداقتی رنج می برم یا من فلان ومن فلان

اما نمی دانم چه می شود هر چه فکر می کنم می بینم آخر من که جز این نیستم غلام حسین و جز این چگونه افتخار کنم ولو ظاهری و کاش غلامش بمانم

×××

رفت بازار برده فروشها از هیکل یکیشون خوشش اومد گفت اسمت چیه گفت هر چی تو بگی گفت چه کار بلدی گفت هر کار تو بگی  وهمین طور ادامه دادو البته من اینجوری نیستم بلکه اینجوری هستم که  طرف کیفش را زدند به نوکرش گفت بدو بگیرش دوید ونرسید گفت چرا نرسیدی بهش گفت ارباب اون به خاطر خودش می دوید من به خاطرتو ارباب گفت خب تو که مال منی

حرف زدن بسه این هم شده تریپی ها....



نویسنده : h.m » ساعت 11:21 عصر روز پنج شنبه 86 اسفند 2


بدون مقدمه چینی و کاملا عصبانی

اگراون روز که گند سلمان رشدی در رفت این قدر گیر می دادیم ونمی گذاشتمی قضیه اش بخوابه کی جهارتا بچه دانمارکی افراطی جرات میکردند به پیامبر ما توهین کنند شاید این جوری تلقی شود که حالا یکی نظرش را گفت و رفت ولی چه کنم که این جوری نیست اراری کرد ولی پایه گذار صوت الغابه شد (صدای جنگل) هر ام قمری حالا می خواد عرض اندام کند تو اون لنگ دنیا فکر می کند باید دور عزیز ترین آدمهای ما بگردد می گویند توهین امسالی به مراتب از پارسالی بدتر ودر سطح وسیعتری بوده البته مسوولین تا مساله ی با نظام در َنیفتد زیاد کاریش ندارند اما وقتی مساله ای امنیتی شد صدایشان در می آید والبته شاید غافلند که اگراهل بیت سایه شان از مملکت ما رفت چه می شود البته شاید برخی هم باشند که راضی باشند که همین طور آرام آرام  پیامبر را از ما بگیرند چون اگر مردم روحیه سلهشوریشان گل کرد دیگر آن ها باید در دکانشان را تخته کند این یک طرف اگا آن روز بقیع را تخریب کردند ما پدرانمان به فکر رفاه امروزی ما نبودند شاید جرات تخریب سامرا را هم به خود نمی دادند دشمن در همین نزدیکی است روی پشت بام خانه شما..



نویسنده : h.m » ساعت 11:20 عصر روز پنج شنبه 86 اسفند 2


< language=java>

مجلس ششم را که ولش التماس دعا تا صبح ما را دعا کنند اما مجلس هفتم چی که ادعاهایی داشتند و البته بهتر از قبلی ها بودند اما ما که خدا نیستیم اما چه قدر باید استغفار کنند سر جلساتی که به حد نصاب نرسید یا حرف های زاید خارج از دستور بخصوص آن اوایل نمی دانم

اما میخواهم بگویم ماهم چه قدرباید استغفار کنیم  به خطر رای نسنجیده مان رای هایی که مثلا به حزبی می دادیم بدون تامل و شناخت در مورد شخص و این کاملا مسلم است است که هرکس در هر حزبی هست وامدار آن حزب هم هست باید گوشه و کنار یه حالی هم به ان حزب بدهد خلاصه اینه هر چند بیانم علمی نبود وچهار چوب نداشت اما یادتان نرود نه به آن معلم های دینی پخمه دوران راهنمایی رای بدهید که ظاهرا از رسول خداهم در عمل به دین جلو زده اند و نه به آم معلم های مرضداری که به جای اینکه یک کلمه درس یاد بدهند همه اش این و آن را تخریب می کرد وبا ریش نامرئی اش  و تی شرت وشلوار لیش پز روشنفکری می داد ودر اداره خانواده خود مانده بود(البته سوئ تفاهم نشود که احترام معلم واجب هست واین ها فقط رای ندهیید) به همونی رای بدهید که نه پیرهن دیپلمات (آخوندی) می پوشد وتسبیح به دست است ونه اون کروات داره

 جفتشان نمی فهمند.



نویسنده : h.m » ساعت 11:19 عصر روز پنج شنبه 86 اسفند 2


شهیدبهشتی را که می‏شناسید.دیروز متنی منتشرنشده گفتگوی دانشجویان با ایشان در سال 1349درباره حجاب دیدم .فکر کردم بد نباشد شما هم ازآن با خبر شوید:

سؤال:درموردحجاب خانم‏ها نظرشماچیست؟آیا حجاب فقط چادراست،یا می‏توان طوردیگری پوشیده بود؟چون عده‏ای معتقدند که حتما باید چادرسرکردو واقعاما خانم‏ها نمی‏دانیم چطوربایدباشیم.لطفا راه‏نمایی بفرمایید.

بنده فکر می‏کنم جواب این سؤال را عملا در طول این پنج سال زندگی آن‏جا داده‏ام،چون بالاخره من وهمسر و دختر من که آن‏جا می‏رویم باید عملمان اسلامی باشد.اگر عمل غیر اسلامی است ،پس من چگونه می‏توانم در آن‏جا مبلغ اسلام باشم؟همسر من و دخترم با روسری و مانتو وجوراب بیرون می روند و به نظر من این حجاب اسلامی است.نه فقط همسر من هم‏چنین همسر مرحوم آقای محققی هم و دختر ایشان چنین حجابی داشتند.اگر این حجاب غیر اسلامی بود در طول این سال‏های متمادی ،از زمان مرحوم آقای بروجردی تا امروز باید لااقل آقایان مراجع برایمان نوشته باشند که آقا این چه مسلمانی است،به ایران برگردید.بنابر این پاسخ این سؤال این‏است که هم حجاب با چادر ،حجاب اسلامی است و هم حجاب با روسری.ماضد چادر نیستیم،اما پوشاندن مو وگردن وپوشیدن مانتویی که خیلی تنگ و چسبان نباشد هم حجاب اسلامی است.البته لازم نیست خیلی هم گشادو امل‏مآب باشد، مانتوی معمولی و عادی وجوراب‏هایی که پا از زیر آن نمایان نباشد، به اضافه این‏که سعی شود صورت بدون آرایش باشد.این‏که می گویم سعی شود چون معمولا خانم‏ها آرایش می‏کنند وبقایای آرایش ممکن است بماند.وقتی هم صورتشان را می‏شوینددیگر لازم نیست خیلی خودشان را اذیت کنندکه پوست صورت یا پوست لب‏ها را به کلی پاک کنند.فرق است بین خانمی که در خانه برای شوهرش یا برای جلسه خانم‏ها آرایش کرده، صورتش را هم شسته، حالا بیرون می‏آید وبقیه آثار آن آرایش هست وخانمی که اصلا صبح یک ساعت با خودش ور می‏رود تا به خیابان برود.این دو خیلی با هم تفاوت دارند.این دومی ((تبرج الجاهلیه)) وآن اولی ((الاما ظهر منها))است.امیدواریم که این پاسخ برای این سؤال کافی باشد.   



نویسنده : h.m » ساعت 10:22 صبح روز دوشنبه 86 مرداد 29


امروز که جمعه بعد از ظهر باشه شبکه دو فیلمی پخشی کرد با عنوان جاسوس بازی با بازی نمکین مجید صالحی. فیلم جذابی بود همین قدر که من را دو ساعتی زمین گیر کرد اما چیزی که برایم قابل توجه بود وباعث شد بیایم ازش تو وبلاگ بنویسم این مساله بود که با ظرافت هنری آمریکا را زیر سوال برد و از یه طرف دیگه یک فیلم مافیایی ساخت وطن بود که تا حالا حداقلش من یکی ندیده بودم منظورم به سبک ایرانیش است چون معمولا اگر هم فیلمی این گونه ساخته می شد یا این قدر غیر واقعی بود و باور نکردنی  ویا این که این قدر سبک بود و بیشتر دنبال خندادن بیننده بود تا نمایش یک فیلم پلیسی. هر چند توی این فیلم هم گاهی اوقات به این دوبعد نزدیک می شد ولی روی هم رفته وقتی که فیلم تموم شد احساس می کردی کهیک فیلم پلیسی واطلاعاتی با حال دیدی و از یک  طرف پوز آمریکا را با هنر و ظرافت صاف شده می دیدی (به مناسبت روز پاسدار هم این که شنید ه ام بعضی وقت ها بچه های پاسدار می روند روی ناوهای آمریکایی آرم سپاه یا الله اکبر از این حرف ها حک می کنند بدون این که مادر زن آمریکاییه هم خبر دار بشه درست شبیه همون احساس فقط از نوع تلویزیونی اش ) خلاصه با تموم ضعف هایی که نه من حالیم می شه نه اینجا جاشه این فیلم می تواند شروع خوبی می تواند باشد برای استفاده از این هنر تاثیر گذار در مقابله با دشمن ، راستی یادم رفت بگم که اشار هایی هم به مسایل هسته ای بود که واقعا جالب بود که مسایل سیاسی وقت در همین ووقت به نمایش در بیاید. حرف زیاد نزنم عیدتون مبارک خوشتون باشه...



نویسنده : h.m » ساعت 8:22 عصر روز جمعه 86 مرداد 26

   1   2      >